محمدرضاپهلوان- میراث فرهنگی در یک نگاه کلی به دو بخش مادی و معنوی تقسیم می شود که هر کدام دارای زیر مجموعه های زیادی است. میراث فرهنگی مادی شامل آنچه وجود خارجی داشته و قابل لمس است. آثار و بناهای تاریخی، آثار موزه ای، هنری، تاریخی، معماری و تزئینات وابسته به آن مثل کتیبه ها، نقاشی روی دیوارها و سایر تزئینات آن، محوطه های تاریخی، آثار و بناهای تاریخی و موزه ای که بیش از صد سال قدمت دارند، دیگر اشیاء به نمایش درآمده در موزه ها و گالری ها همانند سفال، سرامیک، شیشه و آبگینه، تمبر و اسکناس، اسناد و نسخ خطی، تابلوهای نقاشی، فلز و مفرغ، طلا ونقره و ... همگی جزو میراث مادی محسوب می شوند.
میراث معنوی شامل آداب و رسوم، آیین های باستانی و مذهبی، باورهاو اعتقادات، گویش و زبان، موضوعات مردم شناسی، بازیهای بومی و محلی، موسیقی مقامی و محلی را دربرمی گیرند.
پر واضح است که این دو نوع میراث تشکیل دهنده فرهنگ و تاریخ و پر افتخار کشور عزیزمان جمهوری اسلامی است. اکثر این آثار در فهرست آثار ملی کشور و بعضاً در فهرست آثار جهانی «یونسکو» ثبت شده اند.
صنایع دستی و هنرهای سنتی، گردشگری و گردشگر زاییده ی میراث فرهنگی هستند. هر یک از آثار موزه ای در ابتدای امر صنایع دستی زمان تولیدشان بوده اند و به مرور زمان بر ارزش و غنای فرهنگی تاریخی آن افزوده شده و هم اکنون شیئی موزه ای منظور می شوند. اگر آثار و بناهای تاریخی، موزه ها، آیین و آداب و رسوم و موسیقی که در جشنواره ها به نمایش درمی آیند، وجود نداشت. گردشگری هم رونقی پیدا نمی کرد و سیر و سیاحت بی معنا شد.
و اما با این مقدمه کوتاه موضوع مهم و قابل طرح که این میراث کهن چه ارتباطی با کودکان و نوجوانان دارد، جای بسی تامل و اندیشه دارد. آموزش ، پایه و اساس و شالوده ی فکری هر انسان را استوار می سازد.
ذهن کودکان همانند صفحه ی سفید ابتدایی یک دفتر است که با الفبای زبان فارسی تزئین و به نگارش درمی آید. زبان و گویش فارسی یکی از مهم ترین میراث معنوی کشور ماست که طی سالیان دراز و علی رغم حملات و تاخت و تازهای بیگانگان به ایران، حفظ شده که به خوبی در دروس دانش آموزان به رودکی شاعر به عنوان پدر شعر فارسی و حکیم بزرگ ابوالقاسم فردوسی به عنوان پیغمبر شعر فارسی و احیاء کننده ی آن سخن به میان آمده است.
ما در تعریفی دیگر میراث فرهنگی را آیینه ی تمام نمای گذشتگان می دانیم و آثار موزه ای و بناهای تاریخی را پل ارتباطی بین گذشته، حال و آینده قلمداد می کنیم.
هر یک از آثار به مثابه ی ورقی از تاریخ کشور ماست. هر شیئی حامل پیامی است از چگونه زیستن، از هنر و اندیشه ی گذشتگان که با مطالعه آنها می توان در تکامل و پویایی تمدن کنونی از آن کمک گرفت و آینده ی بهتری را ترسیم نمود.
حفظ و نگهداری، معرفی و آموزش یک وظیفه ی ملی، میهنی و همگانی است.
این سوال طرح می شود که چطور و چگونه می توان از این آثار ابتدا حفاظت و سپس آن را معرفی کرد.
اگر به درستی اهمیت این آثار بر ما معلوم گردد و از همان ابتدا پایه گذاری آموزش در دل و جان کودکان جای بگیرد،+ در آینده همین کودکان حافظ اصلی خواهند بود. چطور ممکن است انسان از وسایل شخصی خودش همانند شناسنامه و دیگر وسایل خود به خوبی مراقبت می کند ولی از این آثار ملی که در حقیقت باز صاحب اصلی آن خودش هست، بی تفاوت باشد.
بیایید به همدیگر کمک کنیم. دست در دست هم بدهیم و کودکان را با نیاکان خودمان با گذشته ی پرافتخارشان، با آداب و رسوم و تجلی هنرشان آشنا سازیم. آثار و بناهای تاریخی و مذهبی را دامن آمن، محل آرامش و تکیه گاه آنان قرار دهیم. از مساجد تاریخی مقدس گرفته تا بناهای پرنقش و نگار که همگی با اعتقادات و باورهای عمیق، با احساس و عشق نیاکان ما شکل گرفته اند.
بیایید به میراث فرهنگی صرفاً به عنوان یک تزئین نگاه نکنیم و آن را سالخورده ای ندانیم که منتظر در آغوش گرفتن مرگ خودش باشد. این آثار با حضور انسان زنده اند و با نفس کودکان جان تازه ای می گیرند، اوقات فراغت کودکان و نوجوانان را در این مکانها جستجو کنیم، کودکان را با قصه های تاریخی مذهبی و بازیهای بومی و محلی آشنا سازیم و نگذاریم قصه ها و داستانهای هالیوودی و بازیهای رایانه ای غیرایرانی ذهن آنهارا پر سازد. مکانهای تاریخی را محل نمایش پند و اندرزها و هنر پدر بزرگان و مادر بزرگان خود قرار بدهیم.
در کودکستانها و مدارس آموزش میراث فرهنگی را جدی تر بگیریم. کارگاههای صنایع دستی و هنرهای سنتی را افزایش بدهیم، پازل این آثار را جایگزین شخصیت های غیر ایرانی بکنیم، موضوع انشاء را از این آثار طرح کنیم و لالایی مادر بزرگ را دوباره زمزمه کنیم. به امید آن روز...
مدیر روابط عمومی میراث فرهنگی،صنایع دستی گردشگری خراسان رضوی
انتهای پیام/